سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا(الشمس/1)وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا(الشمس/2)... وَلَا یخَافُ عُقْبَاهَا(الشمس/15).

سلام علیکم بچه های خوبم .

شنیده بودم که با سوزن و دوا روپا ایستادنو ، ولی ندیده بودم ، الانم قضیه ی رو صندلی ، البته به سختی نشستن منم همونه ، خدا به روز هیشکی نیاره ! تجربه شو ، بقول معروف شنیدن کی بود مانند دیدن ؟

علی ای حال گفتم مطلبو براتون ناقص نذارم ، کجا بودم ؟ 

ببینید ، شما هردوتون مدرسه رفتین ، و منم مثل پدر مرحومم نبودم که نذاشت دبیرستان برم ، یعنی تحریم نکردم راهنمایی و دبیرستانو ، ولی این دلیل نمیشه که اگه تو دبیرستان تو کلاس هنسه بهتون گفته باشن مثلا : نقطه ، خط ووو تعریف نشده ان ، فرق دیدن و شنیدنو براتون یادآور نشم ، که شما همونطور که در نماز میگین : سبحان الله ، فقط خداس که تعریف نشده ، و هر تعریفی ، بقول امام علی علیه السلام براش از روی نادانیس .

یعنی یه چیز و فقد یه چیز ، مثلا نقطه ، می تونه تعریف نشده باشه ، و این دو نداره ، چیزی که بعد سبحان الله و الحمد لله تو رکعت سوم و چهارم نماز میگید ، یعنی : و لا اله الله ... .

که اینو براتون گفتم ، چیزی که الان می خوام بگم اینه که یه وقت یه چیزی میگن و نشون میدن ، یا شما هم مثل گوینده اونو درک و دریافت می کنین ، یه وقت نه مثل همون تعریف نشده هاس ، که خودشونم درک و دریافت نکردن ، چه برسه از شما بخوان درک یا دریافتی ازش داشته باشین .

البته اینارم گفتم براتون ! خب پس الان چی دارم براتون میگم ؟!

بِسْمِ اللَّهِ ...أَلَمْ تَرَ؟...    (الفیل/1)... .  

همونو می خوام بگم که خصوصی به داداشتون گفتم ، وقتی خواس بره خدمت ، یعنی دست راست و چپو بهش نشون دادم و دید ، و دیده رو بحافظه سپرد ، نه فقط شنیده رو .

و اونکه بحافظه سپرد دست راسته ، حالا به هر اسمی که باشه ، و می خواد دیدنی باشه یا شنیدنی و یا با حواس دیگه ، مثلا به نام دین ، به نام علم ، ووو ، البته اگه راست دست باشه .

مثلا وقتی بعنوان علم دین چیزی مثلا شنید ، فرق داره با دینعلم ، در این علم و دانش ووو ، مثلا هندسه ، دنباله رو دینه ، مثل همون برنامه ی تلویزیونی که مردمو دنبال تجربه فرستاد ، که تجربه های مثبت و منفی شونو بیارن بگن ، طبق برنامه !؟ ای که برای مردم دارن !

مثل چی ؟ مثل ماهواره بقول اون برنامه ، که منو یاد دبیرستان بقول پدر خدا بیامرزم میندازه ، که می گفت خوب نیست برم ، ومنظورش این بود که بده .

خوب می دونید که پدر بزرگتون اهل علم بود و بی سواد نبود که این حرفو می زد ، دبیرستان رفته های اون زمونم دیده بود که این حرفو می زد ، منتها منظورش از خوب و بد مثل این بود که ملای رومی میگه :

آنکه گوبد جمله حقند احمقیست – وانکه گوید جمله باطل آن شقیست

این حقیقت دان نه حقند این همه – نی بکلی گمرهانند این رمه

پس چی ؟ میگه :

پس بد مطلق نباشد در جهان - ...

خب چه باشد ؟ البته نه اینکه مثلا استاد شهید که در نقدی برمارکسیسم می فرماید : آقای خمینی یه حرف خوبی دارن ، اونم اینکه قضیه سالبه که وقوع و لا وقوع نداره ، پس چی ؟ برای اینکه میگه :

... – بد به نسبت باشد این را هم بدان


 


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :170
بازدید دیروز :146
کل بازدید : 1348332
کل یاداشته ها : 1762


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ